انجمن بیماران ام اس خوزستان

داستانک طعم تلخ ظلم

طعم تلخ ظالم

اوایل دهه‌ی هفتاد. من و برادرم هر دو دانش‌آموز هستیم و شیفت بعدازظهر.
می‌خواهیم ناهار بخوریم که راه بیفتیم به طرف مدرسه. برادرم به ساعت نگاه می‌کند، دیر شده‌، رنگش می‌پرد، هول‌هول کیفش را برمی‌دارد و می‌دود سمت در. از دیر کردن می‌ترسد و طوری عجله دارد که کاپشنش را جا می‌گذارد.
زنگ مدرسه‌ی ما نیم‌ساعت دیرتر می‌خورد. ناهار و کاپشنش را برمی‌دارم تا سرِ راه مدرسه‌ی خودم، ببرم مدرسه‌شان تا غروب گرسنه و یخ‌کرده برنگردد خانه‌‌.
از درِ باز که وارد می‌شوم، حیاطِ مدرسه ساکت و تقریبا خلوت است.
صف‌ها رفته‌اند سرِ کلاس و فقط هفت‌هشت دانش‌آموزِ پسر، کچل و لاغر، ایستاده‌اند و روبرویشان، ناظم مدرسه دارد ادبشان می‌کند.
این‌ها همان‌هایی هستند که دیر، بعد از زنگ مدرسه، رسیده‌اند.
شیلنگی که دست ناظم است، قبلا، از شب قبل، خیس شده و در جایخیِ یخچال مانده تا خوب خشک و خشن و شلاقی شود.

این را بعدا برادرم گفت. ناظم، خودش سرِ صف با جزئیات توضیح داده بوده که چطور شیلنگ را آماده‌ می‌کند.
شیلنگ می‌رفت بالا، هوا را می‌شکافت، می‌آمد پایین، می‌خورد روی انگشت‌ها، کف دست‌ها، پاها، پهلوها، کمر…
هرکه شیلنگ می‌خورد، همین‌طور که داشت سعی می‌کرد اشکش نریزد و غرورش بیشتر از این نشکند، باید راه می‌افتاد، می‌رفت دستش را فرو می‌کرد توی کپه‌ی برف کنار باغچه‌ی مدرسه و برمی‌‌گشت برای دورِ بعدیِ تنبیه‌.
بعدها فهمیدم اینطوری پوست دوهوا می‌شود، سردوگرم می‌شود، ترَک می‌خورد!
گوشه‌ی کاپشن را مشت کردم، دستم می‌سوخت و گزگز می‌کرد انگار.
این علم‌الشکنجه را از کجا آورده بودند؟

چشم گرفتم از پسرها. نمی‌خولستم دردِ کتک خوردن، درد هتاکی‌های ناظم، با دردِ دختر تماشاچی داشتن مکرر شود.
حالا می‌فهمیدم چرا برادرم آن‌طور دوید، سکندری خورد، ترسید از دیر رسیدن.

بعدها، چند سال بعد، شنیدم چند جوان، تهِ خط، ریخته‌اند سرِ ناظمِ حالابازنشسته و تا می‌خورده زده‌اندش؛ طوری که با دنده‌ی شکسته رسیده به بیمارستان. راستش آرزو کردم کاش وقت زدنش، برف هم می‌داشتند و حسابی سردوگرمش می‌کردند!

طعم تلخ ظلم، همیشه‌ تهِ حلق آدم می‌ماند و بالاخره یک روز زهرآبش بالا می‌آید، یک روز، یک جایی، بی‌سوخت‌وسوز، به فاصله‌ی چند سال شاید‌.

سودابه فرضی پور

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Stay in the loop